محل تبلیغات شما

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقت پیشها که روز زن بود.

من خیلی درگیر پروژه بودم.

اصلا از همسرجونی توقع کادو نداشتم،چون واسه ی مامان خودم کادوی خوبی گرفته بودم.واسه ی مامان همسری هم همینطور

روز مادر که از همایش برگشتم،با یه کادوی بزرگ مواجه شدم


با کلی ذوق و شوق بازش که کردم دیدم کادو جاروی شارژیه،،چیزی که خیلی لازم داشتم

از وقتی نی نی جونمون بزرگ تر شده مدام خونه را کثیف میکنه منم به آشغال روی فرش حساسم

خلاصه مجبور بودم روزی چندبار جارو برقی کنم اونم با جاروی بزرگ و سنگین

به همسرجان می گفتم خسته شدم از بس جارو میکنم و پسرمون بلافاصله کثیف میکنه،جارو شارژی بخرین که من اینقدر خسته نشم

از این موضوع چند ماهی گذشته بود و من یادم رفته بود به همسرجان چه پیشنهادی داده بودم

وقتی با جارو شارژی مواجه شدم خیلی ذوق کردم که نیازی که من داشتم و فراموش کرده بودم،اون یادش بود.

یادم تو را فراموش

خسر دنیا و الاخره

نیمه لجباز من...نیمه لجباز تو

خیلی ,جارو ,شدم ,مامان ,ی ,داشتم ,واسه ی ,به همسرجان ,مواجه شدم ,ی مامان ,که من

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ماشین سازی چمران